سوپراستارهای مجرد و متاهل ایرانی

 
ستاره‌های ایرانی برای ازدواج نکردنشان دلایل مشابهی دارند. نه این که در شهر نگاری نباشد که دل شان را ببرد، حکایت، همان حکایت قدیمی دردسرهای زندگی هنرمندی و جفت و جور نبودنش با چهارچوب‌های زندگی خانوادگی است.
 

مجله مهر:  ازدواج قریب الوقوع آزاده نامداری و فرزاد حسنی، داغ ترین حاشیه این روزهای سینما و تلویزیون است که در هیاهوی اخبار سیاسی روز، چندان دامنه دار نشد.

با این حال، این دو مجری 36 و 29 ساله خبر ازدواج شان را وقتی علنی کردند که ازدواج هنوز برای خیلی از ستاره‌های سینما و تلویزیون ایران اتفاقی است که به دهه چهارم و پنجم زندگی موکول می‌شود.


چرا ستاره‌ها ازدواج نمی‌کنند؟

ستاره‌های ایرانی برای ازدواج نکردنشان دلایل مشابهی دارند. نه این که در شهر نگاری نباشد که دل شان را ببرد، حکایت، همان حکایت قدیمی دردسرهای زندگی هنرمندی و جفت و جور نبودنش با چهارچوب‌های زندگی خانوادگی است.


 

حامد بهداد، ستاره 40ساله‌ای است که هنوز تصمیمی برای ازدواج نگرفته است. او می‌گوید که ازدواج اگرچه یک روش درست زندگی است، اما با سبک زندگی این روزهایش هماهنگی ندارد: «من دوست دارم ازدواج كنم و بچه‌دار شوم اما الان شرایطم مناسب نیست. در هیچ كجا از این شهر، من هیچ كورسویی از دوست داشتن در یك حریف و همراه نمی‌بینم.»


 

بهرام رادان با این که امیدوار است ازدواج پر سر و صدایی داشته باشد، اما هنوز تاهل را مانع فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش می‌داند و می‌گوید: «هیچ وقت برایم پیش نیامده كه گوشه‌ای از ذهنم را به ازدواج اختصاص دهم. منظورم این است كه هنوز موضوع آنقدر جدی نشده كه بروم زیرساخت‌های زندگی‌ام را آماده كنم كه بتوانم ازدواج كنم. اگرچه همیشه طرفدار یك زندگی سالم خانوادگی بوده و هستم و امیدوارم ازدواج متفاوت و پرسروصدایی داشته باشم.»


 

به جز این دو بازیگر، مهناز افشار، نیکی کریمی، محمدرضا گلزار، پارسا پیروزفر و هدیه تهرانی، از جمله ستاره‌های بالای 35سالی هستند که هنوز برای ازدواج‌شان برنامه‌ای ندارند.

صحبت از ازدواج هم بی ادبی است!

برای بیشتر ستاره‌های ایرانی صحبت از ازدواج تابویی است که شکستن آن به معنی ورود به حریم خصوصی شان است. آنقدر که نیکی کریمی حتی این روزها که به پایان 41سالگی اش نزدیک می‌شود، به سوالاتی که درباره ازدواجش باشد این طور پاسخ می‌دهد: «این سوال‌ها به دور از نزاكت است!»


 

هدیه تهرانی هم که از خبرهای هر روزه نشریات درباره ازدواجش کلافه شده، مدتی قبل در واکنش به این خبرها گفته بود: «این نشریات سالی 8بار مرا شوهر می‌دهند. منطق می‌گوید حتی اگر بخواهیم عده این طلاق‌ها را حساب کنیم و با توجه به اینکه من درست در ساعت مقرر پس از 3 ماه و 10 روز شوهر کنم، بازهم سالی 10تا شوهر نمی‌توانم عوض کنم. انتظار دارید به این حرف‌ها فکر کنم؟ بروم و دوره بیفتم و بگویم چرا این حرف‌ها را می‌زنید؟ اصلا فرض کنید این کار را هم کردم. آن وقت تیتر می‌زنند: «هدیه تهرانی با حضور در نشریه ما، 10 تا ازدواجش در سال را تکذیب کرد!»

اما مهرانه مهین ترابی جزو معدود بازیگرانی است که از صحبت کردن درباره دلایل تجردش امتناع نمی‌کند و خیلی راحت می‌گوید به نفع موفقیت شغلی‌اش از ازدواج چشم پوشیده است. او اگرچه با نقش مهین در سریال همسران ماندگار شد، اما در زندگی واقعی اش هیچ وقت نقش همسری را به عهده نگرفته است. مهین ترابی در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: «تصمیم به مجرد ماندن سخت‌ترین تصمیم زندگی‌ام بود. ازدواج را دوست داشتم اما باید تنها می‌ماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانواده‌ام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود نمی‌توانستم به راحتی از حرفه‌ام بگذرم.»
 
خانواده دوست‌های سینما
 


 

تا قبل از آنکه خبر ازدواج فرزاد حسنی و آزاده نامداری منتشر شود، آخرین زوج های سینمایی ایران، امین زندگانی و الیکا عبدالرزاقی بودند که در آخرین روزهای سال گذشته خبر ازدواج شان منتشر شد. پیش از آنها هم مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی به جرگه متاهلین پیوسته بودند. اما به جز این زوج های سینمایی، بازیگران دیگری هم هستند که در یکی دو سال اخیر ازدواج شان رسانه‌ای شده است. لاله اسکندری یکی از این بازیگران است که در سال 90، وقتی 36ساله بود متاهل شد و ترانه علیدوستی در سال 91 و در 29 سالگی‌اش.


 

در این بین، لیلا حاتمی شاید موفق‌ترین چهره سینمایی باشد که زندگی خانوادگی‌اش را همپای زندگی حرفه‌ای‌اش ساماندهی کرده است. او در 27سالگی ازدواج کرد و حالا دو فرزند دارد که خودش می‌گوید برای تولد و پرورش آنها از همان اول برنامه‌ریزی داشته است.

 او مدتی قبل در یکی از مصاحبه‌هایش گفته بود که اجازه نداده کار حرفه‌ای‌اش به تغذیه فرزندانش با شیر مادر لطمه وارد کند: «من خیلی انگیزه داشتم که هم کار بکنم و هم به بچه شیر خودم را بدهم. سر فیلم «هر شب تنهایی» که در مشهد بودیم در حرم امام رضا(ع) در آن هوای گرم به یاد دارم که شیرم را می‌دوشیدم و برای مانی می‌فرستادم به هتل.»


 

ماهایا پطروسیان، ستاره دهه 70 سینمای ایران هم اگرچه حدود 10سال قبل به جرگه متاهل‌ها پیوست اما در همان زمان هم معتقد بود زندگی یک بازیگر نمی‌تواند با اصول زندگی مردم عادی منطبق شود. او که حالا از همسرش جدا شده، درباره مادر نشدنش می‌گوید: «زندگی ستاره‌های زن در ایران مصائب خودش را دارد. شما برای این‌كه یك فرزند خوب داشته باشید، باید به دنبال یك شریك زندگی مناسب كه از هر جهت با شما هم‌فكر باشد بگردید. واقعیتش این است كه من تا به امروز فردی را پیدا نكردم كه برای فرزندم پدر شایسته‌ای باشد.»


 

اما در بین تمام چهره‌های سینمایی و تلویزیونی، شاید هیچ کس به اندازه شهاب حسینی تبدیل به نماد خانواده دوستی نشده باشد. کسی که در 22سالگی با همسر 15ساله اش ازدواج کرد و حالا دو فرزند دارد. فعالیت هنری شهاب حسینی البته بعد از ازدواج شروع شد اما دوام 18ساله زندگی مشترکش مهم‌ترین دلیل شهرت شهاب حسینی به خانواده دوستی است.

پدر و مادرها منتظرند

حتی اگر الگوی تجرد طولانی مدت برای ستاره‌های ایرانی جا افتاده باشد، باز هم والدین آنها از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا آرزوهایشان را برای سر و سامان گرفتن فرزندشان بازگو کنند. فهیمه کولاتج، مادر سام درخشانی یکی از همین نمونه‌ها است که امسال در ویژه برنامه نوروزی تلویزیون، از دلواپسی‌های مادرانه اش برای پسری که حالا دو سال تا 40سالگی فاصله دارد گفت.

 او که تنها آرزویش ازدواج سام است، گفته بود: «درحال حاضر دوست دارم سام هرچه زودتر ازدواج كند. اما متاسفانه به خاطر مشكلاتی كه وجود دارد جوان‌ها از تشكیل خانواده گریزانند. به‌خصوص كه تحمل شرایط هنرمندان كار آسانی نیست. توقع جوان‌های این دوره هم كمی زیاد شده است! انتظارا‌ت‌شان از زندگی مشترك قابل مقایسه با زندگی ما پدرومادرها نیست.»


بهرام رادان که اردیبهشت ماه امسال شروع 35سالگی اش را جشن گرفت، می‌گوید که هنوز در حال كشف كلید زندگى است و برایش چندان اهمیتی ندارد که دیدن فرزند او، آرزوی پدرش و مایه دلخوری او شده باشد. رادان مدتی قبل در یکی از مصاحبه هایش گفت که فعلا برنامه اى براى رفع این دلخورى ندارد و «شاید كمى رازیانه دم كرده موجب التیام موقت این دلخورى بشود.»

 




تاريخ : جمعه 3 خرداد 1392برچسب:ازدواج , بازیگران,
ارسال توسط reza

خطر ازدواج زودهنگام در ایران را جدی بگیرید!

 
آمارهاي سازمان ثبت احوال کشور نشان مي‌دهد در يک دوره سه ماهه امسال ازدواج 12 هزار و 88 دختر و پسر کمتر از 20 سال به ثبت رسيده که 9 هزار و 863 زوج آنها کمتر از 15 سال سن داشته اند.
 

روزنامه ابتکار: آمارهاي سازمان ثبت احوال کشور نشان مي‌دهد در يک دوره سه ماهه امسال ازدواج 12 هزار و 88 دختر و پسر کمتر از 20 سال به ثبت رسيده که 9 هزار و 863 زوج آنها کمتر از 15 سال سن داشته اند.

طي سال‌هاي اخير هر از گاهي کارشناسان و مشاوران دادگستري‌هاي کشور درباره افزايش ازدواجهاي کودکان در برخي استانهاي کشور هشدار مي‌دهند. انجمن حمايت از حقوق کودکان هم هر از گاهي بر ارائه آمارهايي در اين باره پرده از يک آسيب اجتماعي نوظهور در کشور برداشت.


بر اساس اعلام سازمان ثبت احوال، در سال گذشته 29 هزار و 831 دختر و پسر کمتر از 15 سال در کشور با يکديگر ازدواج کرده بودند.اين آمار نشان مي‌دهد، پايين ترين ميزان ازدواج زودهنگام متعلق به شهر تهران و بيشترين آن مربوط به مناطق روستايي استان‌هاي اصفهان و سيستان و بلوچستان بوده است.

پيش از اين سازمان ثبت احوال در توضيحي اعلام کرده بود که علت افزايش آمار ازدواج‌هاي زودهنگام در چند سال اخير، ثبت ازدواج‌هاي شرعي در فاصله سالهاي 1388 تا 1390 بوده است که براي برخورداري از امکانات و تسهيلات اجتماعي نظير دريافت يارانه، سهام عدالت، دريافت گذرنامه براي سفرهاي زيارتي و... بوده است.

 بر اساس اعلام ثبت احوال بخشي ازاين آمارها «ازدواج معوقه» هستند كه در چند سال اخير در حال ثبت مي‌باشند. در ازدواج‌هاي معوقه، زوجين قبلا ازدواج شرعي داشته اند اما آن را ثبت رسمي نکرده‌اند‌ و پس از گذشت سالها از زندگي زناشويي خود به دلايلي در سالهاي اخير اقدام به اثبات زوجيت و ثبت ازدواج خود نموده‌اند.در چنين مواردي سازمان ثبت احوال تکليف دارد پس از استعلام و اطمينان از عدم ثبت زوجيت آنان، ازدواجشان را در سند هويتي آنها ثبت نمايد.


در هر حال فارغ از آمارهاي مربوط به ازدواج‌هاي معوقه قابل توجه بودن ازدواج‌هاي زود هنگام در سنين نوجواني از منظر جامعه شناسان هشدار دهنده است. آنان معتقدند كه فقر فرهنگي، پايبندي به اصول و رعايت سنن قديمي و سنتي توسط بسياري از اين خانواده‌ها سبب شده تا دختران و پسران کم سن و سال حتي نوجوان گرفتار معضلات متعدد ناشي از ازدواج زودهنگام شوند.

 به باور آنان، ازدواج دختر و پسر در دوران کودکي يا نوجواني، تبعات منفي و آسيب‌هاي اجتماعي زيادي را در آينده بر آنان تحميل خواهد کرد زيرا بچه‌هايي که هنوز به بلوغ فکري مناسب و سطح آگاهي کامل از شرايط زندگي نرسيده اند، بايد بار سنگين زندگي را ناخواسته و تنها براساس خودخواهي‌هاي والدين بر دوش کشند. هر چند مدتي است کارشناسان فرهنگي و اجتماعي نسبت به افزايش سن ازدواج جوانان هشدار مي‌دهند و ادامه اين روند را داراي پيامدهاي خوشايند و ناخوشايند اجتماعي عنوان مي‌کنند، اما هنوز معضل ازدواج زودهنگام در بسياري از جوامع و اقوام محلي به قوت خود باقي است که پيامدهاي منفي و مثبت آن کمتر از ديگري نيست.

شواهد و مدارک تاريخي گواهي مي‌دهد که ايرانيان باستان سن ازدواج را 2 يا 3 سال پس از بلوغ در نظر مي‌گرفتند که غالبا سن عادي بلوغ براي هر دو جنس مرد و زن؛ 15 سالگي بود که به مناسبت ورود به اجتماع، کمربند مقدس به آنان اهدا مي‌شد. سازمان ملل در تعريف ازدواج زودهنگام بيان مي‌كند: «ازدواج زودهنگام عبارتست از هر ازدواجي كه در سنين زير 18سالگي صورت گرفته، در صورتي كه دختر از نظرجسمي، فيزيولوژيكي و رواني براي ازدواج و فرزندآوري آماده نيست.در اكثر توافقنامه‌هاي بين‌المللي، حداقل سن ازدواج براي مردان و زنان 18 سال تعيين شده است.

اگرچه ممكن است دختران در سنين پايين به بلوغ جنسي برسند، ولي اغلب از نظر فيزيولوژيكي، براي فرزندآوري و از نظر رواني، براي ازدواج و پذيرش مسئوليت‌هاي زندگي خانوادگي آماده نيستند. ازدواج زودهنگام معمولابا نوعي اجبار همراه بوده و رضايت كامل زوجين در آن لحاظ نمي‌شود. بيانيه جهاني حقوق بشر در سال 1948 بيان مي‌كند كه ازدواج بايد با رضايت كامل و آزاد طرفين باشد، ولي در اغلب موارد اين والدين هستند كه فرزندان خود را مجبور به ازدواج در سنين پايين مي‌كنند.


پيامدهاي مخرب ازدواج زود هنگام آنجا تداعي مي‌شود که بدانيم غالب اين ازدواج‌ها شکل اجباري و ناخواسته دارند و به عواملي مانند فقر، ناآرامي اجتماعي، تعلقات قومي، انگيزه محافظت از دختران و قوانين بازدارنده مبتني است.

ازدواج زودهنگام و بارداري زودرس در بين دختران 10 تا 14 ساله 5 برابر بيش از زنان در سن 20 تا 24 ساله است. علاوه بر آن از آثار رواني ازدواج زودهنگام نمي‌توان چشم‌پوشي کرد، الزامات ازدواج در سنين پايين اغلب منجر به جدايي از خانواده، دوستان و تعلقات، از دست دادن آزادي، تعامل با همسالان و استفاده از فرصت‌هاي آموزشي مي‌شود.مطابق يک تحقيق احتمال مرگ و مير دوران حاملگي و زايمان دختران سنين 10 تا 14 ساله پنج برابر بيشتر از زنان 20 تا 24 ساله مي‌باشد.

مهناز فرهمندي جامعه شناس در اين زمينه گفت: دختران کمتر از 15 سال بيش از پسران قرباني فقر فرهنگي و حتي فقر مالي خانواده‌هاي خود مي‌شوند.وي افزود: در بسياري از روستاها و شهرهاي استان‌هاي خوزستان و سيستان و بلوچستان، والدين نگهداري و مراقبت از فرزندان دختر را به معناي تحمل هزينه و بار اضافي بر خانوار محسوب کرده لذا تلاش مي‌کنند با شوهر دادن او، نه تنها هزينه‌هاي خانواده را کاهش دهند بلکه گاه با دادن دخترانشان به افراد پولدار به وضعيت اقتصادي و اجتماعي خود نيز سامان دهند.

فرهمندي با بيان اينکه ازدواج‌هاي زودهنگام در سنيني روي مي‌دهد که افراد در آن به مرحله بلوغ فکري و عقلاني نرسيده اند، گفت: بنابراين زوجين در انتخاب شريک زندگي خود نمي‌توانند هيچ نقشي را ايفا کنند به طوري که پس از گذشت مدتي و بعلت ناتواني در اداره زندگي تصميم به طلاق و جدايي مي‌گيرند.

اين جامعه شناس افزود: والدين براساس سنت‌ها و باورهاي غلط خود باعث مي‌شوند فرصت انتخاب از دختران و پسرانشان که به قدرت عقلاني و حتي جنسي کامل نرسيده اند، گرفته شود و زوج کم سن و سال مجبور است از کودکي يکسري مسئوليت‌هاي سنگين زندگي را به دوش بکشد.فرهمندي تصريح کرد: در ازدواج‌هاي زودهنگام، زوجين دچار افسردگي‌هاي بلوغ زودرس مي‌شوند که اگر بخواهند به زندگي خود ادامه دهند يک زندگي اضطراري خواهند داشت و در صورت طلاق نيز افرادي شکست خورده و ناکام در اجتماع محسوب مي‌شوند که بسياري از فرصت‌هاي زندگي خود مانند حق انتخاب همسر را از دست داده اند.

وي با اشاره به اينکه مداخله دولت در اين زمينه ضروري است، خاطرنشان کرد: اطلاع رساني و آموزش مهارت‌هاي زندگي به والدين بويژه در مناطق محروم و روستايي در زمينه عوارض و عواقب جبران ناپذير ازدواج‌هاي زودهنگام و دوران کودکي بسيار ضروري است.حسين آقاجاني جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران نيز معتقد است: اين مسئله بايد از ديدگاه مردم شناسي مورد مطالعه قرار گيرد و ضمن آشنايي با فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ ها، دلايل اين تصميمات را ريشه يابي کنيم.

وي با بيان اينکه براي انجام ازدواج رعايت قوانين مدني، شرعي و عرفي ضروري است، ادامه داد: قوانين مدني راجع به ازدواج و شيوه همسرگزيني است که به طور قانوني به آن پرداخته شده و شرايط و ويژگي‌هاي ازدواج از منظر قانوني مورد بررسي قرار گرفته است.
به گفته وي، قوانين شرعي نيز براساس دين و شرع هر جامعه اي شرايطي را براي ازدواج در نظر گرفته و قوانين عرفي نيز براساس فرهنگ و شرايط اجتماعي هر جامعه بنا نهاده مي‌شود.

استاد دانشگاه تهران با بيان اينکه بسياري از اين خانواده‌ها معتقدند ازدواج در سن پايين مشکلي ايجاد نمي‌کند و در واقع يک رسم در ميان آنها محسوب مي‌شود، تصريح کرد: در کشور ما خرده فرهنگ‌ها و قبايل مختلفي وجود دارد که اين عوامل نيز سبب شده فرهنگ‌ها و قوانين متعددي براي ازدواج در کشور وجود داشته باشد.وي با بيان اينکه ازدواج‌هاي زودهنگام خسارات زيادي براي کودکان بويژه دختران در پي خواهد داشت، گفت: ازدواج در سن کم باعث مي‌شود که دختران از نظر جسمي و روحي در شرايط بد و ناگواري قرار گيرند.

آقاجاني تصريح کرد: بسياري از کودکان که مجبور به ازدواج در سنين کودکي هستند هنوز در حال و هواي بازي هستند و نمي‌توانند جايگاه خود را در خانواده بيابند.وي گفت: اين کودکان بيشتر در زندگي سرخورده مي‌شوند و هيچگاه احساس استقلال نمي‌کنند و حتي نمي‌توانند فرزندان مستقل و جامعه پذيري را تربيت کنند.

 




ارسال توسط reza

آیا والدین باید برای ازدواج فرزندان تصمیم بگیرند؟

 
در زندگی هر کدام از ما، والدین‌مان نقش مهمی دارند اما گاهی دخالت‌های نابجای آنها می‌تواند آسیب‌های فراوانی داشته باشد به خصوص در مرحله انتخاب همسر، وقتی مخالفت‌های آنها آنقدر زیاد باشد که امکان تصمیم‌گیری را از ما بگیرد.
 




مجله ایده آلدر زندگی هر کدام از ما، والدین‌مان نقش مهمی دارند اما گاهی دخالت‌های نابجای آنها می‌تواند آسیب‌های فراوانی داشته باشد به خصوص در مرحله انتخاب همسر، وقتی مخالفت‌های آنها آنقدر زیاد باشد که امکان تصمیم‌گیری را از ما بگیرد. اما در این مواقع چه باید کرد؟معمولا چه قبل از ازدواج، چه بعد از ازدواج حضور والدین و همیاری و کمک‌شان می‌تواند مفید و موثر باشد و ما این امر را کتمان نمی‌کنیم و چه بسا در ابتدای زندگی زناشویی کمک‌های ‌مالی آنها، راهنمایی‌هایشان و همچنين دلگرمی ‌آنها  کمک فراوانی به زوج‌ها كرده و مسیری را برای آنها مهیا مي‌کند تا آجرهای زندگی آنها تا به آخر درست و صاف روی هم چیده‌ شود و بالا رود. اما والدین همان‌قدر که می‌توانند تاثیرگذاری مثبت داشته‌ باشند، می‌توانند تاثیرگذاری منفی هم داشته باشند که تشخیص تفاوت بین این دو حالت کار چندان ساده‌ای نیست. در اینجا ضمن بررسی این اختلاف‌نظرها، درباره سبک‌های ازدواج هم بحث می‌کنیم و اینکه هرکدام چه معایب و مزایایی دارد.

همه انسان‌ها احساس تعلق به گروه و به‌خصوص خانواده را دوست دارند، حالا کسانی که از خانواده‌هایشان به طور کلی جدا می‌شوند و بدون رضایت آنها زندگی مشترک تشکیل می‌دهند، ممکن است در سال‌های اول چندان به مشکل برنخورند، اما بعد از چند سال همین احساس بدون خانواده بودن غم‌هایی را برایشان به ارمغان می‌آورد که می‌تواند در زندگی تاثیرات بدی را به‌جا بگذارد.

آیا پدر و مادرها باید برای ازدواج فرزندان تصمیم بگیرند؟


 انتخاب نهایی با چه کسی است؟

پدرها و مادرها وقتی قبل از ازدواج می‌گویند: «تو باید با شخص موردنظر من ازدواج کنی» یا «تو نباید با فرد موردنظرت به فلان دلایل ازدواج کنی و من او را دوست ندارم» و... اینهاباعث به وجود آمدن کدورت می‌شود و خواه ناخواه از فرزندشان فاصله می‌گیرند. شاید اینجا این سؤال پیش بیايد که پدرها و مادرها تا کجا می‌توانند برای ازدواج فرزندشان نظر بدهند؟ والدین نباید به گونه‌ای رفتار کنند که فرزندشان احساس کند از خودش هیچ اراده‌اي ندارد. باید به جرات گفت در این موضوع نظر نهایی را باید خود فرزند بدهد چون یک عمر زندگی را با یک مسئولیت بزرگ پیش‌رو دارد وکسی تا آخر این مسئولیت را به دوش می‌کشد که خودش از اول انتخاب کرده‌ باشد. در واقع بهترین حالت این است که والدین نظر موافق یا مخالف خودشان اعلام را کنند ولی در نهایت تصمیم‌گیری را به عهده خود فرزند بگذارند. پدر و مادر باید به جای دخالت کردن در كار فرزندشان این فضا را به او بدهند تا خودش فکر کند و تنها به اعلام نظر قناعت کنند.

 همیشه حق با پدر و مادرها نیست

امروز فضای سنتی ازدواج تا حد زیادی تغییر کرده‌ و بچه‌ها ترجیح می‌دهند خودشان انتخابگر باشند و تصمیم بگیرند و انصافا باید گفت گاهی ملاک‌های واقعی‌تری هم برای ازدواج دارند. مثلا من بین مراجعانم جوان‌هایی را داشتم که وقتی درباره دلایل مخالفت‌های والدین و نظرات خودشان صحبت می‌کردند، می‌دیدم دلایل بچه‌ها خیلی منطقی‌تر است. البته در کشور ما نمی‌توان بدون خانواده‌ زندگی کرد. اگر خانواده‌ها  برای ازدواج موافق نباشند بچه‌ها هم امروز به مشکل برمي‌خورند و هم فردا. آنها چند سال بعد از ازدواج مشکلاتی هم در رابطه‌شان و هم احساسات بدی را درون خودشان تجربه می‌کنند. وقتی جوانی با خانواده‌اش قهر باشد عملا با خودش و همه آدم‌‌های اطراف به طور ناخودآگاه دچار تنش‌هایی می‌شود، اضطراب‌ها و احساس گناه را تجربه می‌کند و همه اینها می‌تواند روی زندگی شخصی و زناشویی تاثیر منفی بگذارد.

 ازدواج پنهانی چه عواقبی دارد

متاسفانه برخی مواقع هیجان‌ها و آن کودک درون بر رفتارهای ما مسلط می‌شود و ما را به سوی تصمیم‌گیری‌هایی می‌برد که شاید در شرایط عقلانی به آنها تن ندهیم، تنها چیزی که فکر می‌کنیم این است که من او را دوست دارم پس باید با او ازدواج کنم و تحت تاثیر همین هیجانات و احساسات اقدام هم می‌کنیم و بدون اطلاع پدر و مادر تن به ازدواج می‌‌دهيم، در چنین موقعیتی اول از همه باید در نظر بگیریم تمام مسئولیت این انتخاب بر عهده خودمان است و نباید انتظار داشته ‌باشید والدین به همین راحتی‌ها شما را ببخشند. اگر خودتان را هم جای آنها بگذارید می‌بینید، حق دارند. زمان می‌برد تا وضعیت به حالت عادی برگردد، حتی ممکن است تا مدت‌ها واکنش‌های منفی بسیاری چون متلک، حرف‌های نامناسب و... از خود بروز ‌دهند. اما بچه‌ها باید عذرخواهی كرده و سعی کنند آرامش را به همراه هم به فضا بازگردانند تا نشان دهند که انتخاب درست بوده ‌است. در چنین شرایطی شاید پدر و مادر ببخشند و آن اعتماد گذشته بازگردد و شاید هم شرایط هیچ وقت عادی نشود.

آیا پدر و مادرها باید برای ازدواج فرزندان تصمیم بگیرند؟


 چه زمانی خودتان باید برای ازدواج تصمیم بگیرید

هرچند دل‌کندن سخت است ولی پیشنهاد ما این است که بدون رضایت والدین تن به ازدواج ندهید، مگر اینکه پدر و مادر یا آگاهی مناسب یا سلامت روانی چندانی نداشته باشند. مثلا پدری را می‌شناختم که دچار بیماری پارانوئید بود و با همه رفتار‌های اطرافیان دچار سوءظن می‌شد، مسلما مخالفت چنین پدری با ازدواج جای اما و اگر بسیاري دارد. در چنین جاهایی شاید ازدواج بدون رضایت خانواده چندان بد نباشد چرا که همان محیط ناسالم خانواده می‌تواند آسیب‌زا باشد، چون پدر و مادرهایی که به لحاظ روانی چندان سالم نیستند برای اعضای خانواده و فرزندانشان نیز تصمیمات ناسالمی می‌گیرند. البته ناگفته نماند که بهتر است در چنین مواردی حداقل با یک مشاور مشورت کنید تا مطمئن شوید تصمیم درستی گرفته‌اید.

 با مخالفت شدید والدین چه کنیم؟

اگر پدر و مادر به هیچ عنوان با ازدواج موافقت نمی‌کنند، جنگیدن با آنها اصلا توصیه نمی‌شود، فرزندان بايد آنقدر درایت داشته ‌باشند تا بتوانند با دوستی و جلب اعتماد با پدر و مادر کنار بیایند، کمک یک مشاور هم می‌تواند در چنین مواقعی بسیار کمک‌کننده باشد، چرا که می‌توان با تشکیل جلسات و گفت‌وگوهای گروهی به همراه مشاور، فضا را کمی بازتر کرد تا والدین تا حدی نرم شوند. بهترین راه در اینجا صبور بودن است حتی تا چند سال، شاید کمی مشکلات سبک‌تر شوند، اگر هم مشکلات حل نشوند اما این اطمینان‌خاطر وجود خواهد داشت که به اندازه کافی سعی خود را کرده‌اید و هیچگاه احساس گناه نخواهید کرد.

کدام بهتر است؟

من نه کاملا ازدواج به سبک سنتی را توصیه می‌کنم نه غیر سنتی را بلکه می‌گویم باید چیزهای خوبی را که در ازدواج سنتی وجود دارد با خوبی‌های ازدواج غیر سنتی ترکیب کرد تا بهترین تصمیم گرفته شود. باید بدانید هنر ما در تلفیق است نه در حذف یکی به نفع دیگری.

 ازدواج‌‌های سنتی روز به روز کمتر می‌شود

آمار ازدواج‌های سنتی روز به روز کمتر می‌شود به‌خصوص در شهرهای بزرگ و در میان افراد تحصیلکرده، از جهت دیگر فاصله نگرش بین پدر و مادرها و بچه‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود چرا که والدین خودشان را به روز نمی‌کنند و در نتیجه تفاوت سلیقه‌ها بیشتر می‌شود و همین می‌تواند تنش‌ها را بیشتر کند. گاهی والدین فراموش می‌کنند که دیگر گذشت آن دورانی که در مهمانی‌های زنانه یا حمام‌ها برای پسرانشان همسر انتخاب می‌کردند، حالا بچه‌ها می‌خواهند خودشان انتخاب کنند. از طرف دیگر گاهی ملاک‌های پدر و مادر خیلی متفاوت از بچه‌هاست چون عموما از نظر آنها ظاهر، میزان تمکن مالی، اصالت خانواده و... مهم است در حالی که فرزندان این‌طور فکر نمی‌کنند.

 این جدول را حتما بخوانید

ازدواج سنتی

ازدواج غیرسنتی

مزایا

معایب

مزایا

معایب

مطابق با فرهنگ خانوادگی

دخالت خانواده ها در روابط و مسائل زوجین

شناخت بیشتر زوجین

مخالفت خانواده ها

نظر مثبت خانوادگی

تصمیم گیری خانواده ها بدون در نظر گرفتن نظر زوجین

زمان بیشتر برای مشاهده واقعیت ها

احتمال انتخاب اشتباه در صورت عدم مشورت

مخالفت کمتر خانواده ها

عدم مسئولیت پذیری زوجین

عدم دخالت های نابجای خانواده ها

عدم بهره مندی از حمایت و نظر خانواده ها

حمایت و همراهی خانواده ها

عدم شناخت لازم و کافی زوجین

انتخاب آزادتر و وسیع تر

مانع تراشی خانواده ها

حفظ جایگاه دخترها

محدود شدن دخترها به انتخاب از میان خواستگاران

انتخاب بر اساس شناخت از خود

عدم حفظ جایگاه دخترها

برخورداری از تجربیات

پرداختن خانواده ها به شناخت ظاهری و سطحی

توجه به ملاک های اصلی به جای ملاک هیا سطحی و عادی

عدم برخورداری از تجربیات

آرامش خاطر زوج ها

احساس مالکیت خانواده ها بر فرزندان و زندگی زوجین

عجله نکردنب رای ازدواج (فرصت آشنایی بیشتر)

نگرانی ها و فشارهای بیشتر زوجین

تسهیل ازدواج

مانع تراشی خانواده ها به دلایل سطحی و مادی یا به دلیل رفع نیازهای شخصی خود

عدم دخالت خانواده ها در شناخت زوجین و امکان نه گفتن راحت تر

وابستگی عاطفی و تصمیم احساسی - هیجانی

 




ارسال توسط reza

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 290 صفحه بعد